چرا نخبگان دانشگاهی از ایران مهاجرت میکنند؟
تحلیل ساختاری چالشها و راهحلهای بازگشت مرجعیت علمی

مهاجرت نخبگان دانشگاهی؛ ریشههای ساختاری یک بحران ملی
مهاجرت نخبگان دانشگاهی در ایران دیگر یک پدیده مقطعی نیست؛ بلکه پیامد مجموعهای از اختلالات عمیق در حکمرانی علم و ساختار آموزش عالی است. برخلاف تصور رایج، علاقه به وطن یا سیاستهای حمایتی محدود نمیتواند نخبگان را در کشوری نگه دارد که امنیت شغلی، آینده حرفهای و امکان پیشرفت علمی در آن تضعیف شده است. تجربه دانشگاههای بزرگ جهان نشان میدهد که نگهداشت نخبگان وابسته به فرصتها، کیفیت محیط علمی و منزلت حرفهای است؛ حوزههایی که در ایران با چالش جدی روبهرو هستند.
۱. شکاف معیشتی و سقوط انگیزه علمی
در شرایطی که حقوق اعضای هیات علمی در ایران بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ دلار است و کشورهای منطقه حداقل چهار برابر این مبلغ پرداخت میکنند، انگیزه برای فعالیت علمی به شدت کاهش مییابد.
کاهش توان مالی و نبود چشمانداز حرفهای روشن، استادان را بهویژه در دانشگاههای مادر، در یک فرسایش انگیزشی مزمن قرار داده است. نتیجه این روند، افزایش مهاجرت و تهیشدن بدنه علمی کشور از نیروهای باکیفیت است.
۲. تورم دانشگاهها؛ فروپاشی استانداردهای علمی
ایران بهجای چند دانشگاه ملی استاندارد، با بیش از ۲ هزار مرکز دانشگاهی روبهرو است؛ بسیاری از آنها بدون هیات علمی کافی، امکانات آزمایشگاهی یا استانداردهای آموزشی.
این تورم ساختگی نتیجه سالها تصمیمگیری غیرعلمی و لابیمحور است؛ جایی که هر نهاد یا گروه ذینفوذ توانسته دانشگاهی تأسیس کند. در نتیجه:
-
بودجه علمی کشور خرد شده و میان مراکز کمبازده تقسیم شده
-
دانشگاههای مادر تضعیف شدهاند
-
کیفیت آموزش عالی سقوط کرده
وقتی ظرفیت علمی پراکنده و بیاثر میشود، خروج نخبگان به یک رفتار طبیعی در برابر بیافقی ساختاری تبدیل میشود.
۳. بحران حکمرانی علم؛ برابریجویی بهجای کیفیتمحوری
سیاستگذاری علم در ایران بر توزیع برابر بودجه میان دانشگاهها استوار است؛ سیاستی که نهتنها کیفیت را تقویت نمیکند بلکه دانشگاههای مادر را درگیر کمبود منابع، افت جهانی و کاهش توان رقابتی کرده است.
در چنین فضایی:
-
همکاری بینالمللی ضعیف میشود
-
تجهیزات و زیرساخت پژوهشی عقب میماند
-
استادان برجسته چشمانداز حرفهای نمیبینند
این ساختار، نخبه علمی را ناچار میکند مهاجرت را بهعنوان یک تصمیم حرفهای انتخاب کند.
۴. چرا نخبگان میروند؟ جمعبندی عوامل ساختاری
مهاجرت نخبگان دانشگاهی حاصل همافزایی چند عامل است:
-
حقوق و مزایای غیررقابتی
-
فقدان ساختار پژوهشی استاندارد
-
تورم بیکیفیت دانشگاهها
-
ضعف همکاریهای بینالمللی
-
بیثباتی سیاستگذاری علمی
این عوامل شبکهای از ناپایداری ایجاد کردهاند که امکان برنامهریزی بلندمدت در دانشگاه ایرانی را از بین میبرد.
۵. راهکارهای سیاستی برای بازگرداندن مرجعیت علمی
الف) تشکیل چند دانشگاه ملی با استاندارد جهانی
تمرکز منابع و اختیارات بر تعداد محدودی دانشگاه مادر میتواند ایران را وارد رقابت علمی جهانی کند.
ب) رتبهبندی شفاف و اجباری دانشگاهها
بودجه باید براساس معیارهای علمی و کیفیت پژوهش توزیع شود، نه فشارهای محلی یا سیاسی.
ج) ادغام مراکز کوچک و فاقد استاندارد
این ادغام از اتلاف منابع جلوگیری کرده و قدرت علمی کشور را در چند مرکز جدی متمرکز میکند.
د) افزایش حقوق اعضای هیات علمی
نزدیک کردن سطح حقوق به کشورهای منطقه یک ضرورت است، نه هزینه اضافی.
هـ) ماموریتمحور کردن دانشگاههای کوچک
هر مرکز باید نقش مشخص داشته باشد: آموزشی، مهارتی یا منطقهای؛ نه اینکه بدون استاندارد وارد رقابت پژوهشی شود/لینک خبر



