تازه های پزشکیقلب و عروق

بررسی مقایسه‌ای اثربخشی دسترسی عروقی داخل استخوانی و وریدی در بیماران مبتلا به ایست قلبی خارج از بیمارستان

ایست قلبی خارج از بیمارستان (OHCA) از جمله شرایط اضطراری جدی و شایع است که با نرخ بالای مرگ و میر در سراسر جهان همراه است. این وضعیت، نیاز فوری به دسترسی عروقی برای تجویز داروها و اقدامات احیایی را ضروری می‌کند. دو روش اصلی برای دسترسی عروقی در این شرایط شامل دسترسی وریدی و داخل استخوانی است. با این حال، تاکنون مشخص نشده است که کدام یک از این دو روش اثربخشی بهتری دارد و شانس بقا را بهبود می‌بخشد.

اهداف تحقیق:
این مطالعه تصادفی و کنترل‌شده با هدف مقایسه اثربخشی دسترسی داخل استخوانی و وریدی در بیماران مبتلا به ایست قلبی خارج از بیمارستان طراحی شده است. هدف اصلی تحقیق بررسی میزان موفقیت در بازگشت گردش خون خودبه‌خودی (ROSC) بوده و اهداف ثانویه شامل بررسی بقا تا ۳۰ روز و وضعیت عصبی بیماران می‌باشد.

روش مطالعه:
این تحقیق توسط خدمات اورژانس پزشکی در کشور دانمارک انجام شده است. ۱۵۰۶ بیمار بزرگسال که دچار ایست قلبی غیرتروماتیک در خارج از بیمارستان بودند، به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یکی از گروه‌ها دسترسی داخل استخوانی و گروه دیگر دسترسی وریدی را دریافت کردند. برای بیماران گروه داخل استخوانی، دسترسی به دو روش استخوان بازو و استخوان ساق پا صورت گرفت. هدف اولیه مطالعه، رسیدن به ROSC بود؛ به این معنا که علائم گردش خون برای حداقل ۲۰ دقیقه بدون نیاز به ماساژ قلبی حفظ شود.

جمع‌آوری داده‌ها و معیارها:
موفقیت در ایجاد دسترسی عروقی: داده‌های مربوط به تلاش‌های موفق برای دسترسی به رگ و مدت زمان دستیابی به دسترسی عروقی جمع‌آوری شد.
مدت زمان تجویز اپی‌نفرین: مدت زمانی که نیاز به تجویز اپی‌نفرین پس از دسترسی به رگ برای بیماران نیازمند به احیا بود، ثبت شد.
ارزیابی بقا و وضعیت عصبی: بقای بیماران در روز ۳۰ و همچنین ارزیابی عصبی آنها با استفاده از مقیاس رتبه‌بندی تعدیل شده رنکین (Modified Rankin Scale) بررسی شد. این مقیاس به تعیین سطح ناتوانی عصبی می‌پردازد و مقادیر پایین‌تر نشان‌دهنده نتایج عصبی بهتر هستند.
نتایج اصلی تحقیق:
۱. میزان موفقیت دسترسی عروقی:
در گروهی که دسترسی داخل استخوانی دریافت کردند، ۹۲٪ از بیماران توانستند در یکی از دو تلاش اول به دسترسی عروقی موفق دست یابند، در حالی که این میزان برای گروه دسترسی وریدی ۸۰٪ بود. این تفاوت نشان می‌دهد که دسترسی داخل استخوانی ممکن است در برخی موارد آسان‌تر و سریع‌تر باشد.

۲. بازگشت گردش خون خودبه‌خودی (ROSC):
نتایج اولیه نشان داد که بازگشت گردش خون خودبه‌خودی در هر دو گروه مشابه بود. در گروه دسترسی داخل استخوانی، ۳۰٪ از بیماران به ROSC دست یافتند، در حالی که در گروه دسترسی وریدی این میزان ۲۹٪ بود. نسبت خطر (Risk Ratio) برابر با ۱.۰۶ با فاصله اطمینان ۹۵٪ (۰.۹۰ تا ۱.۲۴) بود، که از نظر آماری تفاوت معناداری نشان نداد.

۳. بقا در روز ۳۰:
تفاوت قابل توجهی در بقای ۳۰ روزه نیز بین دو گروه مشاهده نشد. ۱۲٪ از بیماران گروه داخل استخوانی و ۱۰٪ از بیماران گروه وریدی تا روز ۳۰ زنده ماندند. همچنین، نتایج وضعیت عصبی در این بیماران مشابه بود؛ به طوری که ۹٪ در گروه داخل استخوانی و ۸٪ در گروه وریدی به نتایج عصبی مطلوب دست یافتند.

۴. نتایج کیفیت زندگی عصبی:
از نظر کیفیت زندگی عصبی که با مقیاس EQ-5D-5L ارزیابی شد، تفاوت قابل توجهی میان دو گروه مشاهده نشد. امتیازهای ثبت‌شده در این مقیاس نشان داد که بیمارانی که دسترسی داخل استخوانی داشتند و آنهایی که دسترسی وریدی دریافت کردند، از نظر کیفیت زندگی پس از ایست قلبی وضعیت مشابهی داشتند.

تحلیل و تفسیر نتایج:
این نتایج نشان می‌دهد که هیچ تفاوت معناداری در اثربخشی دو روش دسترسی عروقی در بیماران مبتلا به ایست قلبی خارج از بیمارستان وجود ندارد. به عبارت دیگر، هر دو روش می‌توانند در دستیابی به اهداف درمانی موثر باشند و انتخاب روش مناسب می‌تواند بر اساس شرایط بیمار و تجربه تیم درمانی انجام شود.

از آنجا که دسترسی وریدی در شرایط عادی ترجیح داده می‌شود، این مطالعه شواهد جدیدی را درباره امکان‌پذیری و کارآمدی دسترسی داخل استخوانی در شرایط اورژانسی ارائه می‌دهد. اگرچه در برخی مطالعات پیشین، نشان داده شده بود که دسترسی داخل استخوانی ممکن است کمی کندتر عمل کند، اما نتایج این تحقیق نشان داد که تفاوت‌های زمانی معناداری بین دو روش در این مطالعه مشاهده نشد.

مزایای دسترسی داخل استخوانی در شرایط اضطراری:
۱. دسترسی سریع و آسان‌تر: در شرایطی که دسترسی وریدی دشوار است (مانند شوک، کلاپس عروقی، یا بیماران چاق)، دسترسی داخل استخوانی می‌تواند گزینه مناسبی باشد. ۲. کاهش پیچیدگی فرایند: برای برخی از بیماران، استفاده از دسترسی داخل استخوانی نیاز به تجهیزات اضافی کمتری دارد و زمان کمتری می‌طلبد. ۳. مقاومت بیشتر: در این مطالعه، تعداد موارد جا‌به‌جایی یا خارج شدن دسترسی در هر دو گروه مشابه بود که نشان می‌دهد دسترسی داخل استخوانی به لحاظ پایداری و مقاومت با دسترسی وریدی رقابت می‌کند.

محدودیت‌های تحقیق:
این مطالعه به برخی محدودیت‌ها اشاره کرد:

اندازه نمونه برای بررسی نتایج طولانی‌مدت کافی نبود: اگرچه مطالعه برای بررسی ROSC طراحی شده بود، اما برای تفاوت‌های بالقوه در بقای طولانی‌مدت به نمونه‌های بیشتری نیاز است.
آگاهی تیم‌های درمانی از گروه‌بندی‌ها: به دلیل ماهیت شرایط اورژانسی، تیم‌های درمانی از نوع دسترسی بیمار آگاه بودند که می‌تواند به طور ناخواسته بر نتایج تاثیر بگذارد.
عمومیت‌پذیری محدود: تجربه و مهارت تیم‌های درمانی در استفاده از روش‌های مختلف دسترسی ممکن است بر نتایج تاثیر بگذارد و بنابراین در موقعیت‌های دیگر یا کشورها، نتایج می‌تواند متفاوت باشد.
نتیجه‌گیری و کاربردهای بالینی:
با توجه به نتایج این تحقیق، می‌توان نتیجه گرفت که در شرایط اضطراری ناشی از ایست قلبی خارج از بیمارستان، هر دو روش دسترسی داخل استخوانی و وریدی می‌توانند گزینه‌های موثری برای دسترسی عروقی باشند. این مطالعه می‌تواند راهنمایی ارزشمند برای تیم‌های اورژانس باشد تا در مواقعی که دسترسی وریدی با مشکل مواجه می‌شود، از دسترسی داخل استخوانی به عنوان جایگزین استفاده کنند.

پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده:
۱. بررسی اثربخشی در گروه‌های بزرگتر: برای تایید نتایج، انجام مطالعات مشابه در مقیاس بزرگتر پیشنهاد می‌شود. ۲. تحلیل تفاوت‌های منطقه‌ای و مهارتی: بررسی تاثیر مهارت و تجربه تیم‌های درمانی و شرایط جغرافیایی مختلف می‌تواند بینش‌های بیشتری فراهم کند. ۳. ارزیابی طولانی‌مدت بقای بیماران: برای ارزیابی تاثیرات طولانی‌مدت، انجام پیگیری‌های ۶ ماهه و یک ساله می‌تواند موثر باشد.

برچسب ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مرتبط

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن