ریتوکسیماب در سندرم نفروتیک کودکان
ریتوکسیماب در سندرم نفروتیک کودکان،سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک شایعترین اختلال عملکرد گلومرولی در کودکان است. تقریبا ۴۰ درصد از کودکان مبتلا به سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک دارای یک دوره بازگشتی هستند که اغلب با بسط تکراری از مصرف کورتیکواستروئیدها یا حتی وابستگی به کورتیکواستروئید همراه است. برای این کودکان، مهارکنندههای کلسینورین، مانند تاکرولیموس، به عنوان درمان خط اول در نظر گرفته میشوند تا تلاش کنند تا استفاده از استروئیدها محدود شوند. آنتیبادیهای مخرب بتا-لنفوسیتها مانند ریتوکسیماب، به عنوان درمان خط دوم برای بیمارانی در نظر گرفته میشود که موفق به بهبودی نشدهاند.
یک کارآزمایی بالینی برچسب باز تصادفیسازی شده با هدف بررسی ریتوکسیماب به عنوان رژیم خط اول درمانی با حفظ استروئید در مقایسه با تاکرولیموس در حفظ بقای بدون عود در کودکان مبتلا به سندرم نفروتیک انجام شد. این مطالعه در یک مرکز بزرگ پزشکی در هند انجام شد. کودکان ۳ تا ۱۶ ساله مبتلا به سندرم نفروتیک وابسته به استروئید بودند. همه کودکان قبل از ثبتنام، از داروها با حفظ استروئید استفاده کرده بودند و همه آنها تحت بیوپسی کلیوی قرار گرفته بودند تا تشخیص را تایید کنند.
در این مطالعه دو بازوی درمانی در نظر گرفته شد:
– گروه تاکرولیموس روزانه درمان تاکرولیموس همراه با کاهش تدریجی استروئیدهای خوراکی روزانه را تا ۱۲ ماه دریافت کردند.
– گروه ریتوکسیماب ۲ تا ۴ تزریق، با فاصله ۱ هفته، همراه با استروئید روزانه برای ۴ هفته (توجه داشته باشید، در پایان، تمام بیماران دو تزریق rituximab را دریافت کردند). عود بیماری با استفاده از آزمایش dipstick ادرار خانگی برای پروتئین شناسایی شد. پروتئینوری قابلتوجه با آزمایش آزمایشگاهی تایید شد. پیامد اولیه عبارت بود از بقای بدون عود ۱۲ ماهه. پیامدهای ثانویه شامل فراوانی عودها و زمان سپری شده تا اولین عود، و همچنین قرار گرفتن در معرض استروئید تجمعی، بیان شده به صورت mg / kg / year بود.
در نهایت این مطالعه شامل ۱۲۰ کودک شد که در هر گروه ۶۰ نفر قرار گرفتند. در این مطالعه، تعداد پسرها اندکی بیشتر از دختران بود (۵۳ درصد)، و میانگین سنی آنها ۱/۷ سال بود. تقریبا ۷۰ درصد از کودکان دارای تغییرات جزئی بیماری در بیوپسی بودند، در حالی که ۳۰ درصد گلومرولواسکلروز فوکال سگمنتال داشتند. بیماران قبل از تصادفیسازی شدن بهطور مشابهی در معرض/درمان استروئید قرار گرفته بودند.
تقریبا همه اقدامات ریتوکسیماب را مورد توجه قرار دادند. به عنوان مثال، درصد کودکان با هیچ عود بیماری ۸/۸۹ درصد در میان دریافتکنندگان ریتوکسیماب و ۸/۶۳ درصد در میان دریافتکنندگان تاکرولیموس بود. قرار گرفتن در معرض استروئید تجمعی ۳/۸۶ mg / kg / yr در گروه تاکرولیموس و ۸/۲۵ mg / kg / yr در گروه ریتوکسیماب بود. نتیجهگیری این تحقیق این بود که در مقایسه با تاکرولیموس، ریتوکسیماب با کاهش بالینی قابلتوجه (۸۰ درصدی) در خطر ابتلا به عود بیماری در کودکان مبتلا به سندرم نفروتیک وابسته به استروئید همراه بود. علاوه براین، پیامد ثانویه میزان عفونت نیز در گروه ریتوکسیماب کمتر دیده شد.
لازم به ذکر است برای ارزیابی خطرات متعادل کننده عوارض جانبی نادر از ریتوکسیماب (به عنوان مثال، فیبروز ریوی، میوکاردیت، کولیت اولسراتیو)، انجام کارآزماییهای بزرگتر و طولانی لازم است. با این حال، این یافتهها به اندازه کافی قابل توجه هستند تا انجام مطالعات بیشتری را مجبور کند. تجزیهوتحلیل ریسک و سود کامل تعیین خواهد کرد که آیا ما باید به داروهای خود را برای کودکان مبتلا به سندرم نفروتیک مقاوم / وابسته به استروئید تغییر دهیم؟