استراتژی درمانی جدیدبرای سندرم تخمدان پلیکیستیک
استراتژی درمانی جدید برای سندرم تخمدان پلیکیستیک
نتایج یک مطالعه کوچک و جدید نشان میدهد مداخله زودهنگام با ترکیبی از آنتیآندروژنها و عوامل حساس کننده انسولین در نوجوانان مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک، ممکن است قدرت باروری و سلامت کلی آنها را در آینده بهبود بخشد. این یافتهها بوسیله محققان اسپانیایی در ENDO 2017: The Endocrine Society Annual Meeting مطرح شدهاند. در این مطالعه که یک کارآزمایی تصادفیسازی شده با حضور ۳۶ دختر نوجوان، غیرفعال از نظر جنسی و مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک بوده، یک ترکیب سه دارویی از اسپیرونولاکتون دوز کم، پیوگلیتازون و متفورمین (SPIOMET)، توانست میزان اوولاسیون را نسبت به درمان با کنتراسپتیوهای استاندارد خوراکی ethinylestradiol-levonorgestrel بهطور قابل توجهی بهبود بخشد. در این مطالعه مشخص شد، دخترانی که تحت درمان با SPIOMET قرار گرفته بودند، با نرمال بودن بیشتر چربی کبدی و ویسرال، و مارکرهای سلامت قلبیعروقی روبرو بودند. پس از درمان، این ارقام در بیماران درمان شده با SPIOMET در مقایسه با کنتراسپتیوهای خوراکی، همچنان نزدیکتر به نرمال باقی ماند. در واقع، در نوجوانان مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک، طبیعی کردن مقدار چربی ویسرال شکمی و کبدی، علاوه بر طبیعی کردن علایم آندروژن اضافی، اوولاسیون را نیز به حالت طبیعی بازمیگرداند. این یافتهها تائید میکنند که سندرم تخمدان پلیکیستیک یک بیماری تخمدان نیست، بلکه یک دنباله چاقی مرکزی شبهتخمدان برشمرده میشود. از نظر بالینی، تمرکز دوباره بر درمان سندرم تخمدان پلیکیستیک با کاهش زودهنگام چربی اکتوپیک، ممکن است از بخشی از کمباروری اولیگو ـ آنوولاتوری بعدی پیشگیری کند. در این مطالعه برچسبباز و تکمرکزی، ۳۶ دختر با میانگین سنی ۱۶ سال، بهطور تصادفی به دو گروه دریافت کننده SPIOMET (50 میلیگرم در روز اسپیرونولاکتون، ۵/۷ میلیگرم در روز پیوگلیتازون و ۸۵۰ میلیگرم در روز متفورمین) یا قرصهای کنتراسپتیو خوراکی اتینیلاسترادیول بهعلاوه لوونورژسترول در روزهای ۲۱ تا ۲۸ سیکل، تقسیم شدند. دختران شرکت کننده درمانهای مذکور را تا ۱۲ ماه دریافت کردند و سپس ۱۲ ماه نیز بدون هیچگونه مداخلهای پیگیری شدند. در نهایت ۳۶ بیمار تا پایان مطالعه باقی ماندند که دادههای آنها آنالیز شد. نقطه پایانی اولیه، میزان اوولاسیون پس از درمان در نظر گرفته شد که با توجه به سابقه قاعدگی و پروژسترون بزاقی اندازهگیری شد. پیامد ثانویه شامل ترکیب بدنی، چربی شکمی، انسولینوما و اندروژنمی بودند. در شرایط پس از درمان، میزان اوولاسیون گروه SPIOMET، ۵/۲ برابر بیشتر و شیوع اوولاسیون در این گروه، ۶ برابر بیشتر از گروه تحت درمان با کنتراسپتیوهای خوراکی گزارش شد. همچنین، خطر Oligo-anovulation پس از درمان با SPIOMET، ۶۵ درصد کمتر از گروه مقابل بود. هیچ یک از گروههای درمانی تاثیری بر وزن بدن، شاخص توده بدنی، توده لاغر یا چربی زیرپوستی بیماران نداشتند. گروه SPIOMET همچنین کاهش بیشتری در تولید انسولین، پروتئین واکنشی C، و آدیپونکتین با وزن مولکولی بالا ایجاد کرده و چربی ویسرال و هپاتیک را بیشتر به وضعیت نرمال نزدیک میکرد. در دوره پیگیری ۲۴ ماهه پس از درمان، مشخص شد هرچه چربی کبدی کمتر بوده، میزان اوولاسیون نیز بیشتر بوده است.