زنان و زایمان

هورمون‌درمانی مورتالیتی را بیشتر نمی‌کند

هورمون‌درمانیمورتالیتی را بیشتر نمی‌کند

محققان با انجام آنالیزهای جدید روی داده‌های مطالعه ( Women’s Health InitiativeWHI) به این نتیجه رسیده‌اند که استفاده از هورمون درمانی میان زنان یائسه شده، خطر مرگ ناشی از بیماری‌های قلبی‌عروقی، سرطان یا همه عوامل دیگر را طی نزدیک به ۲ دهه پس از انجام کارآزمایی WHI افزایش نمی‌دهد. تیم تحقیقاتی مذکور درواقع از همان محققانی تشکیل شده بودند که مطالعات اصلی را انجام داده بودند: کارآزمایی استروژن با پروژستین در سال ۲۰۰۲ و کارآرمایی استروژن به تنهایی در سال ۲۰۰۴.
محققان متذکر می‌شوند که پیام این مطالعه بسیار روشن است: وقتی به مورتالیتی در اثر هر علتی در مطالعات اولیه نگاه می‌کنیم، تفاوتی دیده نمی‌شد. حال پس از ۱۸ سال نیز وقتی تحلیل‌های جدید و به‌روز انجام می‌دهیم نیز باز تفاوتی دیده نمی‌شود. محققان در هر دو مطالعه WHI، پیگیری ۱۸ ساله انجام دادند. کارآزمایی‌های مذکور دربرگیرنده ۱۶ هزار و ۶۰۸ زن بود که همگی رحم داشتند. این تعداد شرکت کننده، به‌طور تصادفی به دو گروه دریافت کننده استروژن همراه با پروژستین (conjugated equine estrogens با دوز ۶۲۵/۰ میلی‌گرم در روز، و مدروکسی پروژسترون استات با دوز ۵/۲ میلی‌گرم در روز) یا پلاسبو تقسیم شدند. ۱۰ هزار و ۷۳۹ زن نیز با سابقه هیسترکتومی به‌طور تصادفی به دو گروه دریافت کننده استروژن یا یک پلاسبو تقسیم شدند.
زنان شرکت کننده، بین ۵۰ و ۷۹ سال سن داشته و در فاصله سال‌های ۱۹۹۳ و ۱۹۹۸، از ۴۰ مرکز بالینی در آمریکا گردآوری شده بودند. گروهی که فقط استروژن دریافت کرده بودند، شامل ۵۳۱۰ زن و زنانی که پلاسبو گرفته بودند، ۵۴۲۹ نفر بودند که میانه پیگیری همه آنها ۲/۷ سال گزارش شد. میانه دوره پیگیری گروه استروژن + پروژستین شامل ۸۵۰۶ فرد دریافت کننده هورمون درمانی و ۸۱۰۲ زن دریافت کننده پلاسبو، ۶/۵ سال بوده است. پس از خاتمه کارآزمایی‌ها، کمتر از ۴ درصد زنان به هورمون درمانی ادامه داده بودند. برای روزآمد کردن آنالیز مورتالیتی، محققان دانشگاه هاروارد داده‌های بیش از ۹۸ درصد از ۲۷ هزار و ۳۴۷ زنی را که از ابتدا وارد کارآزمایی‌ها شده بودند، داشتند. میانه دوره پیگیری شرکت کنندگان ۱۸ سال و شامل ۷۴۸۹ مورد مرگ تا ۳۱ دسامبر ۲۰۱۴ می‌شد. از این تعداد مورد مرگ، ۱۰۸۸ مورد در طول دوره مداخله و ۶۴۰۱ مورد نیز پس از اتمام دوره کارآزمایی‌ها رخ داده بود.
مورتالیتی در اثر هر عاملی در طول همه گروه‌های درمانی مشابه بودند: ۱/۲۷ درصد در گروه‌های ترکیب شده هورمون درمانی و ۶/۲۷ درصد در گروه‌های ترکیب شده پلاسبو. هیچ اختلاف معنی‌داری میان گروه استروژن به‌تنهایی (نسبت خطر: ۹۴/۰) یا گروه استروژن + پروژستین (نسبت خطر: ۰۲/۱) در مقایسه با پلاسبو دیده نشد. به‌‌طور مشابه، مورتالیتی تجمیع شده قلبی‌عروقی (نسبت خطر: ۰۰/۱) و مورتالیتی سرطان (نسبت خطر: ۰۳/۱) نیز تفاوت قابل توجه معنی‌داری را میان گروه‌های درمانی مختلف نشان نداد. خطر مطلق برای مورتالیتی ترکیبی قلبی‌عروقی در گروه‌های هورمون درمانی ۹/۸ درصد و در گروه‌های پلاسبو نیز ۹ درصد گزارش شد. این میزان خطر مطلق برای مورتالیتی سرطان در گروه‌های هورمون‌ درمانی ۲/۸ درصد و در گروه پلاسبو، ۸ درصد بوده است. به عقیده محققان، نکته جالب در این مطالعه، «عدم افزایش در مورتالیتی ناشی از سرطان، علیرغم همه نگرانی‌هایی که در مورد رابطه هورمون‌ها و سرطان وجود دارد» است. در واقع، به نظر می‌رسد هورمون درمانی ارتباط بسیار پیچیده‌ای با سرطان داشته باشد. هورمون درمانی خطر بعضی از سرطان‌ها را مانند سرطان پستان افزایش و خطر بعضی از سرطان‌ها را مانند سرطان اندومتر و رحم، کاهش می‌دهد. تاثیر خالص آن هم بر مورتالیتی ناشی از سرطان خنثی است. برای مورتالیتی خاص سرطان پستان، گروه استروژن + پروژستین، روندی را به سوی افزایش در نسبت خطر، در مقایسه با پلاسبو، نشان می‌دهد (نسبت خطر: ۴۴/۱)، در حالی که گروه استروژن به‌تنهایی کاهش قابل توجهی را در این خطر (نسبت خطر: ۵۵/۰) گزارش کرد. یک نکته کلیدی که اغلب در یافته‌های به دست آمده از کارآزمایی‌های WHI نادیده گرفته می‌شود، آن است که هیچ یک از کارآزمایی‌ها به منظور ارزیابی مزایا و خطرات هورمون درمانی برای مدیریت علایم منوپوز انجام نشده بودند. به جای آن، هر دو مطالعه طراحی شدند تا مزایا و خطرات هورمون درمانی برای پیشگیری از بیماری‌های مزمن، از جمله بیماری‌های قلبی‌عروقی و سرطان، بررسی شوند. این کارآزمایی‌ها خیلی زود متوقف شدند، زیرا شواهد حاکی از آن بودند که هورمون درمانی پیامدهای قلبی‌عروقی را بهبود نمی‌بخشند. به عقیده محقق ارشد این مطالعه، «اگر می‌خواهید دارودرمانی را به قصد پیشگیری و استفاده بسیار طولانی‌مدت آغاز کنید، باید شواهدی داشته باشید که باعث کاهش مورتالیتی خواهد شد. به هر حال، این مطالعه هیچ حمایتی از استفاده از هورمون درمانی برای پیشگیری از بیماری قلبی‌عروقی یا دیگر بیماری‌های مزمن به عمل نیاورد.» البته این نتیجه‌گیری متفاوت از تصمیم‌گیری درباره استفاده از هورمون درمانی برای مدیریت علایم منوپوز است. این یافته‌های مورتالیتی اطمینان دوباره‌ای را برای زنان و پزشکان‌شان فراهم می‌آورد که هورمون درمانی برای مدیریت علایم منوپوز مناسب است و پروفایل خطر ـ منفعت مثبتی هم دارد.
البته باید توجه داشت که زنانی با عوامل خطر خاص، مانند سابقه قبلی یا داشتن پروفایل پرخطر برای سرطان پستان یا سابقه لخته شدن خون، ممکن است با خطرات بیشتر هورمون درمانی مواجه شوند، حتی اگر برای مدیریت علایم منوپوز استفاده شود. از سوی دیگر، ممکن است همزمان که خطر استروک و سرطان پستان را بیشتر می‌کند، خطر سرطان اندومتر و رحم و شکستگی‌های هیپ را کاهش دهد.
در هرصورت باید مطالعات بیشتری انجام شوند تا مزایا و خطرات هورمون درمانی را برای هر فرد به‌طور خاص مشخص کند.

برچسب ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مرتبط

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن