پوست و مو

تشخیص و درمان ملانوما

تشخیص و درمان ملانوما

نتایج مطالعات جدید نشان می‌دهند
در طول دهه گذشته، استراتژی‌ها برای درمان ملانومای متاستاتیک تحت یک تغییر اساسی قرار گرفته است. درمان‌های هدفمند و اخیرا عوامل ایمونومدولاتوری به‌طور گسترده‌ای جایگزین کموتراپی‌های سیتوتوکسیک غیراختصاصی شده‌اند. این درمان‌های جدید مبتنی بر مکانیسم باعث بهبود بقای کلی در بیماران مبتلا به ملانومای متاستاتیک شده‌اند و در نسبت کوچکی از بیماران، حتی باعث القای پاسخ‌های درمانی طولانی‌اثر شده‌اند. از آنجا که درمان‌های ایمونومدولاتوری اغلب با عوارض جانبی جدی همراه هستند، میزان بقای طولانی‌مدت کلی برای اکثر بیماران پائین مانده است. در مقابل، اگر ملانوما به دیگر ارگان‌ها گسترش نیافته باشد، برداشت آن با جراحی اغلب درمان قطعی به همراه می‌آورد. در نتیجه، تشخیص زودهنگام ملانوما، پیش از متاستاز، اهمیت اساسی در کاهش موربیدیتی و مورتالیتی بیماران دارد.
ایمونوتراپی‌ها در واقع، درمان‌هایی هستند که سلول‌های ایمنی فرد را تحریک می‌کنند تا علیه تومورها بجنگند. این روش درمانی در ملانوما بسیار اثربخش است، با این حال در بسیاری از بیماران با شکست درمانی مواجه می‌شود. به همین منظور، محققان در تلاش هستند تا عواملی را شناسایی کنند که باعث موفقیت درمانی ایمونوتراپی می‌شوند، همچنین عوامل شکست و محدودیت درمانی را نیز بشناسند. هدف نهایی آن است تا راه‌های جدیدی را برای ایمونوتراپی باز کنند که به‌طور گسترده‌ای در درمان ملانوما و دیگر انواع سرطان اثربخش باشند.
سلول‌های خاص ایمنی، با نام CD8 T cells یا cytotoxic T lymphocytes، می‌توانند سلول‌های ملانوما را شناسایی کرده و از بین ببرند، بنابراین این توانایی را دارند تا تومورها را ریشه‌کن کنند. ایمونوتراپی‌ها CD8 T cells را تحریک می‌کنند تا با شدت بیشتری به سلول‌های توموری حمله کنند. اما فعالیت این سلول‌ها ممکن است توسط دیگر سلول‌های ایمنی حاضر در تومور ساپرس شوند.
محققان با مطالعه زیرگروهی از بیماران مبتلا به ملانوما، ماکروفاژهایی را شناسایی کرده‌اند که به عنوان مجرمان ایجاد مقاومت به ایمونوتراپی پیشرو، بلوک کردن checkpoint 1-PD، شناخته می‌شوند.
وجود سلول‌های ایمنی که بتوانند هم پاسخ‌های ایمنی سیتوتوکسیک را ایجاد کنند و هم ساپرس، برای محدود کردن اثرات زیان‌آور پاسخ ایمنی کنترل نشده ضروری هستند.
مشکل اینجاست که تومورها این مکانیسم‌های تنظیمی را به نفع خود می‌ربایند، بنابراین خواهند توانست بدون چک شدن توسط سیستم ایمنی، به رشد خود ادامه دهند.
محققان در بررسی‌های خود به این نتیجه رسیده‌اند که سیگنال‌هایی را از خود بروز می‌دهند که به‌طور غیرمستقیم ماکروفاژها را به سمت تومورها جذب می‌کند، همان چیزی که از آن به عنوان ارتباط خطرناک در ملانوما یاد می‌شود. قسمت خوب ماجرا این است که می‌توانند با آنتی‌ژن‌های خاص توموری تحریک شده و پاسخ‌های ایمنی مناسبی را علیه تومور ایجاد کنند. روی دیگر ماجرا آن است که، تحریک شده تولید پروتئینی را در ملانوما القا می‌کنند به نام CSF1، که باعث جذب ماکروفاژها می‌شود. علاوه براین، ملانوماهایی که را جذب می‌کنند، اغلب ماکروفاژهای زیادی دارد که همین امر، اثربخشی ایمونوتراپی ۱-PD را کاهش می‌دهند.
این مطالعه پیشنهاد می‌کند که ارزیابی فقدان ماکروفاژها و حضور قبل از درمان، مثلا با اندازه‌گیری ژن‌هایی که به‌طور خاص با این سلول‌ها بیان می‌شوند، ممکن است بتواند با طبقه‌بندی بیماران، افرادی را که بیشترین منفعت را از ایمونوتراپی می‌برند، مشخص کند.

برچسب ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مرتبط

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن