از سرطان کولورکتال تا سرطان پانکراس
از سرطان کولورکتال تا سرطان پانکراس
هفدهمین کنگره جهانی سرطانهای دستگاه گوارش (WCGC) در بارسلونای اسپانیا برگزار شد. آنچه در ادامه میآید، نگاهی است به برخی مطالب مهم و بهروز که در این کنگره معرفی شدهاند.
یک تست ساده، نیاز به انجام دوباره کولونوسکوپی را مشخص میکند
یک تیم تحقیقاتی از لوگزامبورگ، پانل سادهای را از بیومارکرهای ژنتیکی معرفی کردهاند که میتواند پیشبینی کند به دنبال غربالگری با کولونوسکوپی، چه اشخاصی در معرض خطر بیشتر و کمتر پیشرفت به سوی سرطان کولورکتال قرار دارند، بنابراین، اشخاصی را تشخیص میدهد که باید غربالگری خود را تکرار کنند. این پانل که دربرگیرنده ۸ مارکر ژنتیکی است و از مقایسه ساده بیماران با گروه کنترل گرفته شد، با حساسیت و اختصاصیت بالا، بیمارانی را شناسایی میکند که در معرض خطر سرطان کولورکتال قرار دارند. نکته جالب آنکه، پانلی متشکل از ۳ مارکر از میان همه مارکرها هم میتواند به همان خوبی ۸ مارکر، عمل کند، به این ترتیب، راهحل کمهزینهتری برای تعیین بیمارانی که باید مجددا برای غربالگری با کولونوسکوپی فراخوانده شوند، پیدا شده است.
محقق ارشد این مطالعه معتقد است: «بیماران مبتلا به سرطان، الگوی مشخصی از این مارکرها دارند، اما بدون انجام مطالعه بالینی درازمدت، نمیتوان پیشبینی کرد چه کسی به سرطان مبتلا میشود، بنابراین با موارد مثبت و منفی کاذب روبرو خواهیم شد. با همه مارکرها نمیتوان پیشبینی درستی انجام داد. اینکه به بیمار گفته شود «تو باید کولونوسکوپی انجام دهی» بسیار مخاطرهآمیز است، اما گفتن این موضوع که «تو نباید کولونوسکوپی انجام دهی» از آن پرمخاطرهتر است. بنابراین، این حس ایجاد میشود که فقط دور خود بچرخیم و جمعیت نرمالی را که کولونوسکوپی میشوند، مطالعه کنیم. در این جمعیت نرمال، افرادی پیدا خواهند شد که سرطان دارند. به همین خاطر است که میگوئیم باید افراد کولونوسکوپی انجام دهند، اما فاصله زمانی با دفعه بعدی چقدر باشد؟ این مساله بستگی دارد به اینکه شما کجا هستید و چگونه عمل میکنید.» از نظر این محقق ارشد، چون این تست افراد در معرض خطر بیشتر سرطان را شناسایی میکند، میتوان به افراد مختلف زمانهای متفاوتی را پیشنهاد کرد، مثلا «شما باید ۳ سال زودتر از برنامه، یا شاید ۵ سال یا شاید هم زودتر مراجعه کنید.»
در این مطالعه، محققان ارتباطی را میان سرطان کولورکتال و پلیمورفیسمها یا حذفهای نوکلئوتید تکی در ۸ ژن یافتند. با استفاده از یک تابع تفکیک، دادههای همه تستها ترکیب شده و یک شاخص واحد از آن درآمد که بهترین افتراق را میان بیماران و گروه کنترل میگذاشت. به این ترتیب، محققان توانستند خصوصیات کمخطر و پرخطر را برای بیماران تعریف کرده و افرادی را شناسایی کنند که برای تشخیص زودرس سرطان به تکرار بیشتر کولونوسکوپی نیاز دارند.
تقویت نتایج کموتراپی با ایمونوتراپی در سرطان پانکراس
محققان اعلام کردند افزودن یک عامل ایمونوتراپی جدید به کموتراپی جمسیتابین (gemcitabine)، بقای بیماران مبتلا به سرطان پانکراس را بیشتر میکند، خصوصا در افرادی با بیماری متاستاتیک. از سوی دیگر، کیفیت زندگی آنها را حفظ کرده یا حتی ارتقا میدهد.
یک عامل ایمونوتراپی آزمایشی، به نام IMM-101 که توسط Immodulon Therapeutics در حال بررسی است، سوسپانسیونی از Mycobacterium obuense کشته شده با حرارت است که پاسخهای CD8+ T-cell را القا میکند. ترکیب IMM-101 و جمسیتابین پیامد و کیفیت زندگی بیماران را ارتقا میدهد و مشخصات حوادث نامطلوب قابل قبولی دارد. این یافتهها از آن جهت مهم هستند که بیماران دریافت کننده ایمونوتراپی سن بالاتر و بیماری شدیدتری دارند، به همین دلیل تاثیر بالقوه کموتراپی کم میشود. IMM-101 پاسخ ایمنی درونی را بیدار میکند، هرچند یک واکسن نیست. این دارو سلولهای گاما دلتا را تقویت میکند تا CD8+ بیدار شوند. زمانی توجهها به سوی IMM-101 جلب شد که مطالعهها نشان دادند میتواند بار ناشی از بیماری متاستاتیک را کاهش دهد. IMM-101 قبلا در درمان ملانوما استفاده میشد، اما تحقیقات آزمایشگاهی نشان دادهاند که داروی مذکور یک سینرژی واقعی با جمسیتابین دارد، بنابراین تجویز آن در بیماران مبتلا به سرطان پانکراس هم آغاز شد.