آخرین شماره نشریه پزشکان ایرانی

ایمونوتراپی-سرطان‌های گاینکولوژی

ایمونوتراپی-سرطان‌های گاینکولوژی،ظهور ایمونوتراپی در درمان انواع سرطان فرصت جدیدی را با رویکردهای درمانی بدیع در درمان سرطان‌های گاینکولوژی فراهم آورده که در مراحل اولیه کارآزمایی‌ها، نتایج بسیار امیدوارکننده‌ای را به همراه داشته‌اند. در حال حاضر، کارآزمایی‌های بالینی متعددی در حال انجام هستند تا بتوانند نقش ایمونوتراپی را بهتر تعریف کنند. از این‌رو، ارزیابی‌های بیشتری برای توسعه و شناسایی بیومارکرهای پیش‌بینی کننده مورد نیاز است.
موفقیت‌های حیرت‌انگیزی که در طول ۵ سال گذشته در این زمینه رخ داده، ایمونوتراپی را به خط اول درمان سرطان تبدیل کرده است. توسعه مهار چک‌پوینت ایمنی که راه‌های تنظیم T-cell را هدف قرار داده و پاسخ‌های آنتی‌تومور را با معکوس کردن سلول‌های T فرسوده ارتقا می‌دهد، پیشرفت‌های بالینی مهمی در درمان ملانوما، سرطان ریه و سرطان سلول کلیه فراهم آورده‌اند.
امروزه، تلفیق پاسخ سیستم ایمنی میزبان به تومورها به عنوان هدف درمانی جدید مهیج در بدخیمی‌ها شناخته می‌شود. البته چالش بزرگی که در این زمینه وجود دارد، فعالیت محدود ایمونوتراپی‌های تک عاملی و فقدان بیومارکرهای قابل اعتماد برای پیش‌بینی پاسخ بیمار است.
ارزیابی بالینی ایمونوتراپی تا به امروز بر عوامل تکی تمرکز داشته است. فعالیت عوامی تکی مهارکننده‌های چک‌پوینت ایمنی در سرطان‌های عودکننده تخمدان با میزان پاسخ عینی حدودا ۱۵ درصد همراه است. بنابراین، شاید لازم باشد راه‌های دیگری هدف قرار داده شود تا انسداد راه چک‌پوینت‌ها و حوادث دینامیکی که زمینه‌ساز پاسخ‌های ایمنی میزبان هستند، تقویت شوند.

ایمونوتراپی-سرطان‌های گاینکولوژی
هدف‌های درمانی فعال در سرطان تخمدان عودکننده شامل ترمیم DNA صدمه دیده، فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و راه‌های سیگنال‌دهی گیرنده فاکتور رشد اندوتلیال عروقی است. داده‌های جدید حاکی از آن هستند که فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و راه‌های آن، با افزایش صدمه DNA و بارهای جهشی توموری، پاسخ‌های سیستم ایمنی را تعدیل و تنظیم می‌کنند. بار جهشی که منجر به افزایش بروز بالقوه نئوآنتی‌ژن‌‌ها می‌شود، با پاسخ بالینی به مهارکننده‌های چک‌پوینت ایمنی در سرطان کولورکتال و ملانوما همراه است. نزدیک به ۵۰ درصد از سرطان‌های اپی‌تلیال تخمدان با درجه بالا اکتسابی بوده یا نوعی اختلال ارثی در نوترکیبی همولوگ است. همه انواع سرطان‌های اپی‌تلیال تخمدان با درجه بالا پایداری ژنومی دارند که تا اندازه‌ای مربوط به از دست دادن عملکرد طبیعی p53 است. پلی (ADP-ribose) پلی‌مراز (PARP) 1 دارای نقش‌های زیادی در ترمیم صدمات DNA است، مانند ترمیم شکست‌های DNA تک‌رشته‌ای از طریق برداشتن پایه مسیر. مطالعات پیش‌بالینی نشان می‌دهند که مهارکننده‌‌های PARP آزاد شدن آنتی‌ژن لوکال را تقویت کرده و نتیجه آن، پاسخ آنتی‌تومور سیستمیک پس از مواجه تومور با رادیاسیون یا عوامل صدمه زننده به DNA یا ثانویه به اختلالات خودبخودی یا ارثی در DNA است. بنابراین، افزایش صدمه به DNA در نتیجه مواجهه با مهارکننده‌های PARP یا دیگر مهارکننده‌های ترمیم DNA، بار جهشی بیشتری را ایجاد کرده و ریزمحیط‌های نئوآنتی‌ژن را گسترش می‌دهند. مهارکننده‌های PARP با ایمونومدولاسیون هم در ارتباط است. گروهی از محققان گزارش کرده‌اند که تالازوپاریب talazoparib یا BMN 673، تعداد سلول‌های CD8+ T و سلول‌های کشنده طبیعی پریتونئال را افزایش داده، تولید اینترفرون گاما و فاکتور آلفا نکروز دهنده تومور را در مدل زنوگرافت سرطان تخمدان که موتاسیون BRCA1 دارد، افزایش می‌دهد. این داده‌ها پیشنهاد می‌کنند که مهارکننده‌های PARP ممکن است مکمل تنظیم چک‌پوینت‌های ایمنی در بازدهی سود بالینی در سرطان تخمدان عودکننده باشند. در حال حاضر، فازI/II کارآزمایی بالینی نوعی مهارکننده PD-L1، با نام دوروالوماب durvalumab یا MEDI4736 در ترکیب با اولاپاریب olaparib در بیماران مبتلا به تومورهای توپر و عودکننده تخمدان، حال انجام است.

ایمونوتراپی-سرطان‌های گاینکولوژیایمونوتراپی-سرطان‌های گاینکولوژی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Related Articles

Back to top button
Close
Close