دستور العمل جدید صرع پایدار
دستور العمل جدید صرع پایدار،کارگروه لیگ بینالمللی علیه اپیلپسی ILAE، به تازگی با تعریف پیشنهادی جدیدی که از صرع پایدار ارایه داده، درواقع آن را در قالب چارچوبی درآورده که سالهاست در بالین استفاده میشود.در حالی که درمان صرع پایدار بهطور معمول در ۵ تا ۱۰ دقیقه آغاز میشود، تعریف رسمی آن زمانی معادل ۳۰ دقیقه را پیش از رخداد صدمه تعیین کرده است. محققان معتقدند مشکل این است که ما با دو تعریفی روبرو هستیم که اطراف ما شناور هستند و یکی زمان ۵ دقیقه و دیگری ۳۰ دقیقه را دربرمیگیرند، بسته به آنکه شما در مورد زمان درمان صحبت میکنید یا در مورد عواقب آن. تعریف پیشنهادی جدید که در نشریه Epilepsia منتشر شده، مفهومی و با دو بعد عملیاتی است. نخست آنکه، نقطه زمانی ۱ یا t1، به زودترین زمانی اشاره میکند که درمان باید آغاز شود. دوم آنکه، نقطه زمانی ۲ یا t2، اشاره به عواقب طولانیمدت آن دارد، مانند افزایش احتمال بروز صدمات نورونی، مرگ نورونی، تغییر شبکههای عصبی و نواقص عملکردی. بهطورمثال، در یک موردصرع پایدار تونیک ـ کولونیک، نقطه زمانی ۱ ، معادل ۵ دقیقه و نقطه زمانی ۲، معادل ۳۰ دقیقه است.
البته این نقطههای زمانی براساس تجربیات حیوانی و تحقیقات بالینی به دست آمده، اما باید بهترین تخمینها از آنها درنظر گرفته شود، زیرا شواهد در این زمینه هنوز ناکامل بوده و تفاوتهای قابل توجهی وجود دارند.
مشکلی که با تعریف مرسوم صرع پایدار وجود دارد، آن است که چگونه برای یک فرد بیمار استفاده میشود. موضوع ۵ یا ۳۰ دقیقه نیست، مساله آن چیزی است که شما به دنبالش هستید. اگر به دنبال آنچه هستید که یک تشنج طول کشیده واقعی را شکل میدهد و ممکن است باعث ایجاد صدمه شود، یا به دنبال پیامدهای آن هستید، پس ۳۰ دقیقه تعریف درست است. اگر به دنبال آن هستید که در چه زمانی واقعا باید کاری انجام دهید و نه اینکه فقط در کناری بایستید، پس در اینجا همان زمان ۵ دقیقه تعریف درستی است.
صرع پایدار میان بیماران مبتلا به اپیلپسی نسبتا شایع است. دادهها نشان میدهند که ۱۰ تا ۱۲ درصد بیماران مبتلا به اولین تشنج با منشاء ناشناخته یا اپیلپسی که به تازگی تشخیص داده شده باشد، درواقع با صرع پایدار تظاهر مییابند. ۴۰ درصد موارد صرع پایدار در بیماران مبتلا به اپیلپسی رخ میدهد. ترومای سر، مننژیت، و استروک نیز ۶۰ درصد بقیه را تشکیل میدهند.
از آنجا که بسیاری از موارد صرع پایدار حداقل در ابتدا ربطی به اپیلپسی ندارند، مهم است پزشکانی به غیر از آنها که در این زمینه تخصص دارند، چگونگی درمان آن را بدانند. در هر صورت، بسیاری از این موارد که در ابتدا بیماران غیر اپیلپسی تلقی میشوند، درنهایت وارد جاده اپیلپسی خواهند شدسیستم جدید طبقهبندی این چارچوب طبقهبندی دارای ۴ محور است:
Semiology:
این محور، فرمهای صرع پایدار را به انواعی با سیستمهای موتور برجسته (مانند صرع پایدار convulsive، صرع پایدار میوکلونیک و فوکال موتور) و انواعی بدون سیستمهای موتور برجسته (با و بدون کوما) تقسیم میکند. همچنین مواردی را که در حال حاضر شرایط نامشخص هستند، فهرست میکند، مانند شرایط پریشانی حاد (دلیریوم) با الگوهای تشنجی در
EEG.Etiology:
این قسمت به دو زیرگروه از علل شناخته شده یا علامتدار تقسیم میشود، مانند حاد (استروک، مسمومیت، مالاریا، انسفالیت)، دور (پس از تروما، پس از انسفالیت، پس از استروک)، پیشرونده (گلیوبلاستوما)، صرع پایدار در سندرمهای الکترونیکال تعریف شده و علل ناشناخته.
Age
این طبقه، صرع پایدار را به رخداد در سندرمهای اپیلپسی نوزادان و کودکان، عمدتا در طول دوران کودکی و نوجوانی، و فقط در بزرگسالان و افراد مسن تقسیم میکند.از آنجا که در حال حاضر دانش ما در مورد پاتوفیزیولوژی و نوروبیولوژی زمینهای صرع پایدار کامل نیست، یک طبقهبندی پیشنهادی میتواند فقط یک مصالحه میان طبقهبندیهای مفهومی، علمی و عملی ایجاد کند.